معنی فارسی serial killing
B2قتلهای سریالی به روند کشتن چندین فرد در یک دوره زمانی معین بهوسیله یک قاتل گفته میشود.
The act of committing multiple murders over a period of time by the same individual.
- NOUN
example
معنی(example):
پلیس در تلاش است تا پرونده قتلهای سریالی در شهر را حل کند.
مثال:
The police are trying to solve the case of serial killing in the city.
معنی(example):
قتلهای سریالی پدیدهای است که بسیاری از جرمشناسان را به خود جذب میکند.
مثال:
Serial killing is a phenomenon that intrigues many criminologists.
معنی فارسی کلمه serial killing
:
قتلهای سریالی به روند کشتن چندین فرد در یک دوره زمانی معین بهوسیله یک قاتل گفته میشود.