معنی فارسی serially
B1بهصورت سریالی به انجام کارها یا رویدادها به ترتیب و در یک توالی مشخص اشاره دارد.
In a manner pertaining to a series; sequentially.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In series, one after the other, as opposed to in parallel.
example
معنی(example):
قسمتها هر هفته به طور سریالی منتشر شدند.
مثال:
The episodes were released serially each week.
معنی(example):
او بذرها را بهطور سریالی میکارد تا فضای کارآمدی داشته باشد.
مثال:
He plants the seeds serially to manage space effectively.
معنی فارسی کلمه serially
:
بهصورت سریالی به انجام کارها یا رویدادها به ترتیب و در یک توالی مشخص اشاره دارد.