معنی فارسی seriary
B2سریاری به روشی منظم و متوالی اشاره دارد که در آن ایده ها به ترتیب خاصی ارائه می شوند.
A systematic and sequential manner in which ideas are presented in a specific order.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نویسنده استدلال های خود را به صورت سریاری مرتب کرد.
مثال:
The author structured her arguments in a seriary manner.
معنی(example):
استفاده از رویکرد سریاری می تواند ایده های پیچیده را روشن کند.
مثال:
Using a seriary approach can clarify complex ideas.
معنی فارسی کلمه seriary
:
سریاری به روشی منظم و متوالی اشاره دارد که در آن ایده ها به ترتیب خاصی ارائه می شوند.
