معنی فارسی seriately

B1

به معنای به ترتیب و در یک توالی مشخص انجام دادن فعالیت ها.

In a sequential or orderly manner; one after another.

example
معنی(example):

مراحل باید به صورت سریالی دنبال شوند تا بهترین نتایج حاصل شود.

مثال:

The steps need to be followed seriately for the best results.

معنی(example):

اشیا به صورت سریالی مرتب شدند تا درک را بهبود ببخشند.

مثال:

Things were arranged seriately to enhance understanding.

معنی فارسی کلمه seriately

: معنی seriately به فارسی

به معنای به ترتیب و در یک توالی مشخص انجام دادن فعالیت ها.