معنی فارسی sermonproof

B1

کسی که تحت تأثیر وعظ و نصایح قرار نمی‌گیرد و برای تغییر نظر یا رفتار خود مقاومت می‌کند.

A person who is not influenced or persuaded by sermons or moral advice.

example
معنی(example):

او ناتوان از پذیرش وعظ بود و هیچ یک از نصایح را جدی نگرفت.

مثال:

He was sermonproof and didn't take any of the advice seriously.

معنی(example):

با وجود وعظ، او در برابر استدلال‌های قانع‌کننده ناتوان از پذیرش باقی ماند.

مثال:

Despite the sermon, she remained sermonproof to the persuasive arguments.

معنی فارسی کلمه sermonproof

: معنی sermonproof به فارسی

کسی که تحت تأثیر وعظ و نصایح قرار نمی‌گیرد و برای تغییر نظر یا رفتار خود مقاومت می‌کند.