معنی فارسی sermuncle
B1شخصی که به نوعی از وعظ یا سنتهای دینی برخوردار است و میتواند داستانها و دیدگاهها را به اشتراک بگذارد.
A figure who combines the role of a relative and a preacher, imparting wisdom and stories.
- NOUN
example
معنی(example):
عموزاده واعظ روستا جامعه را برای یک مناظره گرد هم آورد.
مثال:
The sermuncle of the village brought the community together for a debate.
معنی(example):
به عنوان یک عموزاده واعظ، او به خاطر داستانگویی جذابش شناخته شده بود.
مثال:
As a sermuncle, he was known for his engaging storytelling.
معنی فارسی کلمه sermuncle
:
شخصی که به نوعی از وعظ یا سنتهای دینی برخوردار است و میتواند داستانها و دیدگاهها را به اشتراک بگذارد.