معنی فارسی serpentinic

B2

مربوط به سرپنتین یا ویژگی‌های آن.

Of or relating to serpentine characteristics.

example
معنی(example):

خصوصیات سرپنتینیک آن را در لوازم آرایشی ارزشمند می‌سازد.

مثال:

The serpentinic properties make it valuable in cosmetics.

معنی(example):

او عناصر سرپنتینیک را در سنگ مطالعه کرد.

مثال:

He studied the serpentinic elements in the rock.

معنی فارسی کلمه serpentinic

: معنی serpentinic به فارسی

مربوط به سرپنتین یا ویژگی‌های آن.