معنی فارسی serrurerie
B1محل یا شغلی که در آن قفلها و کلیدها تعمیر یا ساخته میشوند و به مسائل مربوط به امنیت دسترسی میپردازند.
A trade or shop where locks are repaired or made, dealing with security mechanisms.
- NOUN
example
معنی(example):
قفلساز قفل شکسته من را درست کرد.
مثال:
The locksmith fixed my broken lock.
معنی(example):
ما به قفلساز مراجعه کردیم تا یک کلید جدید بسازیم.
مثال:
We visited the locksmith to get a new key made.
معنی فارسی کلمه serrurerie
:
محل یا شغلی که در آن قفلها و کلیدها تعمیر یا ساخته میشوند و به مسائل مربوط به امنیت دسترسی میپردازند.