معنی فارسی sertive

B1

قاطع بودن، نشان دادن اعتماد به نفس و وضوح در بیان.

Having a confident and forceful personality, especially in expressing one's opinions.

example
معنی(example):

او در بیان نظراتش بسیار قاطع بود.

مثال:

She was very sertive in making her point clear.

معنی(example):

طبیعت قاطع او باعث موفقیتش در مذاکرات شد.

مثال:

His sertive nature helped him succeed in negotiations.

معنی فارسی کلمه sertive

: معنی sertive به فارسی

قاطع بودن، نشان دادن اعتماد به نفس و وضوح در بیان.