معنی فارسی servable
B1قابل سرو، به معنای اینکه غذایی آماده و مناسب برای ارائه به دیگران است.
Suitable to be served; ready for presentation or consumption.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این غذا خوشمزه بود و در هر رویدادی قابل سرو بود.
مثال:
The dish was delicious and servable at any event.
معنی(example):
مهارتهای آشپزی او هر وعده غذایی را قابل سرو کرد.
مثال:
Her cooking skills made every meal servable.
معنی فارسی کلمه servable
:
قابل سرو، به معنای اینکه غذایی آماده و مناسب برای ارائه به دیگران است.