معنی فارسی serventism
B1مکتب فکری یا فلسفهای که ایدههای خدمتگزاری را مورد بحث قرار میدهد.
A doctrine or practice of servanthood.
- OTHER
example
معنی(example):
سروانتگرایی اصول خدمتگزاری را ترویج میکند.
مثال:
Serventism promotes the ideals of servanthood.
معنی(example):
فلسفه سروانتگرایی بر فروتنی و خدمت تأکید میکند.
مثال:
The philosophy of serventism emphasizes humility and service.
معنی فارسی کلمه serventism
:
مکتب فکری یا فلسفهای که ایدههای خدمتگزاری را مورد بحث قرار میدهد.