معنی فارسی serviette
A2 /ˌsɜː.vi.ˈɛt/سرویته، پارچهای که برای تمیز کردن دستان یا صورت در طول غذا خوردن استفاده میشود.
A piece of cloth or paper used at meals to wipe the hands or face.
- noun
noun
معنی(noun):
A table napkin, now especially a paper one.
معنی(noun):
A lazy Susan
example
معنی(example):
لطفاً یک سرویته به من بدهید تا دستانم را پاک کنم.
مثال:
Please pass me a serviette to clean my hands.
معنی(example):
من همیشه یک سرویته در کیسهام برای مواقع اضطراری نگه میدارم.
مثال:
I always keep a serviette in my bag for emergencies.
معنی فارسی کلمه serviette
:
سرویته، پارچهای که برای تمیز کردن دستان یا صورت در طول غذا خوردن استفاده میشود.