معنی فارسی sessility
B2فراوانی یا عدم تحرک یک موجود زنده به طور ثابت در یک مکان.
The state of being fixed in one place; not mobile.
- NOUN
example
معنی(example):
سکونت گیاه به آن اجازه میدهد که به طور محکم در یک مکان رشد کند.
مثال:
The sessility of the plant allows it to grow firmly in one place.
معنی(example):
سکونت در برخی از انواع ارگانیسمهای دریایی رایج است.
مثال:
Sessility is common in certain types of marine organisms.
معنی فارسی کلمه sessility
:
فراوانی یا عدم تحرک یک موجود زنده به طور ثابت در یک مکان.