معنی فارسی sessional
B2به دوره یا جلسهای اشاره دارد که در زمان مشخصی انجام میشود.
Relating to or occurring in a particular session or period.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او امسال یک دوره فصلی در عکاسی میگذراند.
مثال:
He is taking a sessional course in photography this semester.
معنی(example):
جلسات فصلی برای تمام اعضای تیم مهم است.
مثال:
The sessional meetings are important for all team members.
معنی فارسی کلمه sessional
:
به دوره یا جلسهای اشاره دارد که در زمان مشخصی انجام میشود.