معنی فارسی set against

B2

به معنای مخالفت کردن یا در برابر چیزی قرار گرفتن است.

To be opposed to something or to place obstacles in the way of something.

example
معنی(example):

وزش باد شدید در برابر برنامه‌های آن‌ها برای پیک نیک قرار گرفت.

مثال:

The strong wind set against their plans for the picnic.

معنی(example):

او به فکر تغییر شغل مخالفت کرد.

مثال:

He set himself against the idea of changing jobs.

معنی فارسی کلمه set against

: معنی set against به فارسی

به معنای مخالفت کردن یا در برابر چیزی قرار گرفتن است.