معنی فارسی set something on foot
B1به معنای شروع یا سازماندهی یک پروژه یا فعالیت جدید.
To initiate or establish a plan or project.
- IDIOM
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند برنامه جدید را به راه بیندازند.
مثال:
They decided to set the new program on foot.
معنی(example):
گروه پس از بحث درباره آن، پیشنهاد را به راه انداخت.
مثال:
The team set the proposal on foot after discussing it.
معنی فارسی کلمه set something on foot
:
به معنای شروع یا سازماندهی یک پروژه یا فعالیت جدید.