معنی فارسی set the agenda
B2تنظیم دستور کار، مشخص کردن موضوعات و اولویتهای مورد بحث در یک جلسه یا ملاقات.
To determine the topics and priorities to be discussed in a meeting or event.
- IDIOM
example
معنی(example):
مدیر تصمیم گرفت تا دستور کار جلسه آینده را تنظیم کند.
مثال:
The manager decided to set the agenda for the upcoming meeting.
معنی(example):
تنظیم دستور کار قبل از شروع بحثها مهم است.
مثال:
It is important to set the agenda before starting discussions.
معنی فارسی کلمه set the agenda
:
تنظیم دستور کار، مشخص کردن موضوعات و اولویتهای مورد بحث در یک جلسه یا ملاقات.