معنی فارسی seta
B1ستة، ساختاری نازک و مو مانند که معمولاً بر روی بدن برخی موجودات مانند قارچها یا کرمها قرار دارد.
A seta is a slender, hair-like structure that is typically found on the surface of certain organisms.
- noun
noun
معنی(noun):
A bristle or hair
معنی(noun):
The stalk of a moss sporangium, or occasionally in a liverwort.
example
معنی(example):
ستة یک ساختار مو مانند است که در سطح برخی از ارگانیسمها یافت میشود.
مثال:
A seta is a hair-like structure found on the surface of certain organisms.
معنی(example):
در زیستشناسی، ستة نقش مهمی در حرکت برخی گونهها دارد.
مثال:
In biology, seta plays a crucial role in the locomotion of certain species.
معنی فارسی کلمه seta
:
ستة، ساختاری نازک و مو مانند که معمولاً بر روی بدن برخی موجودات مانند قارچها یا کرمها قرار دارد.