معنی فارسی shabbed

B1

فرسوده کردن یا به‌دست آوردن ظاهری قدیمی و مستعمل برای اشیاء، به‌ویژه مبلمان.

To distress or create an aged appearance in furniture or objects.

example
معنی(example):

او مبلمان را فرسوده کرد تا ظاهری قدیمی بگیرد.

مثال:

He shabbed the furniture to make it look old.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند میز جدید خود را فرسوده کنند.

مثال:

They decided to shabbed their new table.

معنی فارسی کلمه shabbed

: معنی shabbed به فارسی

فرسوده کردن یا به‌دست آوردن ظاهری قدیمی و مستعمل برای اشیاء، به‌ویژه مبلمان.