معنی فارسی shack
A2 /ʃæk/کلبه، سازه‌ای ساده و اغلب موقتی که معمولاً از چوب یا دیگر مواد ارزان‌قیمت ساخته می‌شود.
A small, simple, and often crudely built structure.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A crude, roughly built hut or cabin.
معنی(noun):
Any poorly constructed or poorly furnished building.
معنی(noun):
The room from which a ham radio operator transmits.
verb
معنی(verb):
To live (in or with); to shack up.
example
معنی(example):
ما یک کلبه کوچک در حیاط پشتی ساختیم.
مثال:
We built a small shack in the backyard.
معنی(example):
آن کلبه قدیمی داشت خراب می‌شد.
مثال:
The old shack was falling apart.
معنی فارسی کلمه shack
:
کلبه، سازه‌ای ساده و اغلب موقتی که معمولاً از چوب یا دیگر مواد ارزان‌قیمت ساخته می‌شود.
