معنی فارسی shaliest
B1صفتی که بیشترین ویژگی شالی را در مقایسه با دیگران دارد.
The superlative form indicating something has the most qualities of being shaly.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این خاک شالیترین خاک در کل منطقه است.
مثال:
This is the shaliest soil in the entire region.
معنی(example):
او نرمترین پارچه شالی را برای پروژهاش خرید.
مثال:
He bought the shaliest fabric available for his project.
معنی فارسی کلمه shaliest
:
صفتی که بیشترین ویژگی شالی را در مقایسه با دیگران دارد.