معنی فارسی shallowish

B1

به معنای کمی سطحی و کم عمق، بیشتر از معنای اصلی اما نه به طور کامل.

Having a somewhat shallow quality; not entirely deep.

example
معنی(example):

این کیک کمی کم عمق بود، اما هنوز هم طعم عالی داشت.

مثال:

The cake was a bit shallowish, but it still tasted great.

معنی(example):

نظرات کم عمق او در حین بحث نشان می‌داد که او تحقیق نکرده بود.

مثال:

His shallowish comments during the discussion showed he hadn’t researched the topic.

معنی فارسی کلمه shallowish

: معنی shallowish به فارسی

به معنای کمی سطحی و کم عمق، بیشتر از معنای اصلی اما نه به طور کامل.