معنی فارسی sheering

B1

عملی که به منظور صاف یا تیز کردن یا تغییر شکل دادن به چیزی انجام می‌شود.

The act of cutting or trimming something to achieve a desired shape or finish.

verb
معنی(verb):

To swerve from a course.

مثال:

A horse sheers at a bicycle.

معنی(verb):

To shear.

example
معنی(example):

تراشیدن لبه‌های پارچه از چروک شدن آن جلوگیری می‌کند.

مثال:

Sheering the edges of the fabric will prevent fraying.

معنی(example):

فرآیند تراشیدن فلز را تیزتر کرد.

مثال:

The sheering process made the metal sharper.

معنی فارسی کلمه sheering

: معنی sheering به فارسی

عملی که به منظور صاف یا تیز کردن یا تغییر شکل دادن به چیزی انجام می‌شود.