معنی فارسی shellfire

B2

آتش ناشی از گلوله‌های توپ که می‌تواند آسیب جدی به افراد و اشیا برساند.

The firing of artillery shells or bombs, especially in a combat situation.

noun
معنی(noun):

Artillery bombardment.

مثال:

We were pinned down by shellfire. If the artillery hadn't run out of shells to shoot at us we would have been wiped out.

example
معنی(example):

آتش توپخانه می‌تواند خسارات قابل توجهی در یک نبرد ایجاد کند.

مثال:

Shellfire can cause significant damage in a battle.

معنی(example):

نیروها تحت آتش توپخانه سنگین پیشرفت کردند.

مثال:

The troops advanced under heavy shellfire.

معنی فارسی کلمه shellfire

: معنی shellfire به فارسی

آتش ناشی از گلوله‌های توپ که می‌تواند آسیب جدی به افراد و اشیا برساند.