معنی فارسی shelly
B1به معنای شبیه به صدف یا دارای ویژگیهای صدف.
Resembling or characteristic of shells.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صدفهای روی ساحل بسیار صدفی هستند.
مثال:
The shells on the beach are very shelly.
معنی(example):
او در مهمانی لباس صدفی پوشیده بود.
مثال:
She wore a shelly dress to the party.
معنی فارسی کلمه shelly
:
به معنای شبیه به صدف یا دارای ویژگیهای صدف.