معنی فارسی shepherdish
B1به ویژگیهایی اشاره دارد که با رفتار و طرز فکر شبانان مرتبط است.
Having characteristics associated with shepherds; pastoral in nature.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیفیتهای شپردیش او را به یک رهبر طبیعی تبدیل کرد.
مثال:
His shepherdish qualities made him a natural leader.
معنی(example):
نگرش شپردیش گروه همکاری را تقویت کرد.
مثال:
The shepherdish attitude of the group fostered cooperation.
معنی فارسی کلمه shepherdish
:
به ویژگیهایی اشاره دارد که با رفتار و طرز فکر شبانان مرتبط است.