معنی فارسی shepherdize
B1به معنای رهبری و راهنمایی کردن یک گروه یا جمعیت به روشی مراقبتی.
To guide or direct with care, especially in the context of animals or people.
- VERB
example
معنی(example):
کشاورز گله را برای نگهداری ایمن به کشت میبرد.
مثال:
The farmer will shepherdize the flock to keep them safe.
معنی(example):
به shepherdize کردن به معنی راهنمایی یا هدایت با احتیاط است.
مثال:
To shepherdize means to guide or direct with care.
معنی فارسی کلمه shepherdize
:
به معنای رهبری و راهنمایی کردن یک گروه یا جمعیت به روشی مراقبتی.