معنی فارسی shepherdry
B1فراگیری و عمل چوپانی، شامل نگهداری و راهنمایی گله.
The practice or profession of being a shepherd.
- NOUN
example
معنی(example):
چوپانی نیاز به صبر و عشق به حیوانات دارد.
مثال:
Shepherdry requires patience and a love for animals.
معنی(example):
هنر چوپانی از نسلها به نسل دیگر منتقل میشود.
مثال:
The art of shepherdry is passed down through generations.
معنی فارسی کلمه shepherdry
:
فراگیری و عمل چوپانی، شامل نگهداری و راهنمایی گله.