معنی فارسی sheriffhood
B1شریفداری، مقام یا وظایف مرتبط با یک مقام شریف و ویژگیها و مسئولیتهای آن.
The position or qualities associated with being a sheriff.
- NOUN
example
معنی(example):
شریفداری حس اقتدار و مسئولیت را منتقل میکند.
مثال:
The sheriffhood conveys a sense of authority and responsibility.
معنی(example):
شریفداری او با تلاش برای بهبود ایمنی جامعه مشخص شد.
مثال:
Her sheriffhood was marked by efforts to improve community safety.
معنی فارسی کلمه sheriffhood
:
شریفداری، مقام یا وظایف مرتبط با یک مقام شریف و ویژگیها و مسئولیتهای آن.