معنی فارسی shieldlessness
B1وضعیتی که در آن هیچ گونه حفاظتی وجود ندارد.
The state of lacking protection.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم وجود طرح محافظت در این برنامه آن را در برابر شکست آسیبپذیر کرد.
مثال:
The shieldlessness of the plan made it vulnerable to failure.
معنی(example):
عدم وجود محافظت میتواند در شرایط پرخطر منجر به عواقب جدی شود.
مثال:
Shieldlessness can lead to serious consequences in risky situations.
معنی فارسی کلمه shieldlessness
:
وضعیتی که در آن هیچ گونه حفاظتی وجود ندارد.