معنی فارسی shieldmaker
B2سپر ساز، شخصی که سپرها را میسازد، معمولاً با مهارت در نجاری یا فلزکاری.
A person who makes shields, typically skilled in craft or metalwork.
- NOUN
example
معنی(example):
سپر ساز سپرهای زیبایی برای جنگجویان ساخت.
مثال:
The shieldmaker crafted beautiful shields for the warriors.
معنی(example):
به عنوان یک سپر ساز، او از مواد مقاوم برای دوام استفاده کرد.
مثال:
As a shieldmaker, he used strong materials for durability.
معنی فارسی کلمه shieldmaker
:
سپر ساز، شخصی که سپرها را میسازد، معمولاً با مهارت در نجاری یا فلزکاری.