معنی فارسی shiftingness

B1

عدم‌ثبات یا تغییر مداوم، معمولاً در نگرش یا عقاید.

The quality of being changeable or unstable.

example
معنی(example):

عدم‌ثبات نظرات او دوستانش را ناامید کرد.

مثال:

The shiftingness of his opinions frustrated his friends.

معنی(example):

عدم‌ثبات در دیدگاه می‌تواند به سوءتفاهم‌ها منجر شود.

مثال:

Shiftingness in perspective can lead to misunderstandings.

معنی فارسی کلمه shiftingness

: معنی shiftingness به فارسی

عدم‌ثبات یا تغییر مداوم، معمولاً در نگرش یا عقاید.