معنی فارسی shiko

B1

نظارت و بررسی مستندات یا پروژه‌ها برای اطمینان از ایمنی و کیفیت.

To review or inspect documents or projects for safety and quality assurance.

example
معنی(example):

من اسناد را شیکو می‌کنم تا مطمئن شوم که ایمن هستند.

مثال:

I will shiko the documents to ensure they are safe.

معنی(example):

او تصمیم گرفت پروژه را برای اطمینان از کیفیت شیکو کند.

مثال:

She decided to shiko the project for quality assurance.

معنی فارسی کلمه shiko

: معنی shiko به فارسی

نظارت و بررسی مستندات یا پروژه‌ها برای اطمینان از ایمنی و کیفیت.