معنی فارسی shikse

B2

اصطلاحی یهودی برای اشاره به یک زن غیر یهودی، مخصوصاً در محیط‌های یهودی.

A Yiddish term referring to a non-Jewish woman, especially in Jewish contexts.

example
معنی(example):

شیکسه به شام خانوادگی دعوت شد.

مثال:

The shikse was invited to the family dinner.

معنی(example):

او دوست شیکسه‌اش را به گردهمایی آورد.

مثال:

He brought his shikse friend to the gathering.

معنی فارسی کلمه shikse

: معنی shikse به فارسی

اصطلاحی یهودی برای اشاره به یک زن غیر یهودی، مخصوصاً در محیط‌های یهودی.