معنی فارسی shipwards

B2

به سمت کشتی‌ها، به‌ویژه در دریا.

Toward the ships, especially in relation to the sea.

example
معنی(example):

دریانورد به سمت کشتی‌ها نگاه کرد و آرزوی دریا را در دل داشت.

مثال:

The sailor gazed shipwards, longing for the sea.

معنی(example):

ما به سمت کشتی‌ها حرکت کردیم و برای ماجرای پیش رو هیجان‌زده بودیم.

مثال:

We sailed shipwards, excited for the adventure ahead.

معنی فارسی کلمه shipwards

: معنی shipwards به فارسی

به سمت کشتی‌ها، به‌ویژه در دریا.