معنی فارسی shivvy

B1

رفتار لرزانی و غیرتردیدآمیز، معمولاً به هنگام ترس یا نگرانی.

Behaving in a shivering, tentative manner, often due to anxiety.

example
معنی(example):

او در جلوی کلاس رفتار لرزانی داشت.

مثال:

He was acting shivvy in front of the class.

معنی(example):

رفتار لرزان او همه را کنجکاو کرد.

مثال:

Her shivvy behavior made everyone curious.

معنی فارسی کلمه shivvy

: معنی shivvy به فارسی

رفتار لرزانی و غیرتردیدآمیز، معمولاً به هنگام ترس یا نگرانی.