معنی فارسی shoot-off-ones-mouth-2

B1

به زبانی غیررسمی، بیان کردن نظرات یا افکار بی‌فکرانه و بدون احتیاط.

To talk too much or to say things that are not appropriate or well thought out.

example
معنی(example):

او معمولاً بدون فکر کردن، حرف‌هایی می‌زند.

مثال:

He tends to shoot off his mouth without thinking first.

معنی(example):

کاش او در جلسات دیگر دهانش را باز نکند.

مثال:

I wish she would stop shooting off her mouth during meetings.

معنی فارسی کلمه shoot-off-ones-mouth-2

: معنی shoot-off-ones-mouth-2 به فارسی

به زبانی غیررسمی، بیان کردن نظرات یا افکار بی‌فکرانه و بدون احتیاط.