معنی فارسی shopwork
B1کارهایی که در یک فروشگاه انجام میشود و شامل کمک به مشتریان و مدیریت موجودی است.
Work done in a shop, including customer service and inventory management.
- NOUN
example
معنی(example):
کار در فروشگاه میتواند در فصل تعطیلات پرچالش باشد.
مثال:
Shopwork can be demanding during the holiday season.
معنی(example):
بسیاری از مردم به خاطر تعاملاتی که ایجاد میکند، از کار در فروشگاه لذت میبرند.
مثال:
Many people enjoy shopwork for the interaction it provides.
معنی فارسی کلمه shopwork
:
کارهایی که در یک فروشگاه انجام میشود و شامل کمک به مشتریان و مدیریت موجودی است.