معنی فارسی shopwoman
B1زنی که در یک فروشگاه کار میکند و به مشتریان کمک میکند.
A woman who works in a shop, assisting customers.
- NOUN
example
معنی(example):
زن فروشگاه با لبخند به هر مشتری خوشامد گفت.
مثال:
The shopwoman greeted every customer with a smile.
معنی(example):
یک زن فروشگاه معمولاً مسئول کمک به مشتریان است.
مثال:
A shopwoman is often responsible for assisting customers.
معنی فارسی کلمه shopwoman
:
زنی که در یک فروشگاه کار میکند و به مشتریان کمک میکند.