معنی فارسی shorling
B1شورلینگ، نوعی پرنده با رنگهای شگفتانگیز.
A type of bird known for its vibrant colors.
- NOUN
example
معنی(example):
شورلینگ به خاطر رنگهای زندهاش معروف است.
مثال:
The shorling is known for its vibrant colors.
معنی(example):
یک شورلینگ در حال پرواز بر فراز دریاچه دیده شد.
مثال:
A shorling was spotted flying over the lake.
معنی فارسی کلمه shorling
:
شورلینگ، نوعی پرنده با رنگهای شگفتانگیز.