معنی فارسی shortchanger
B1شخصی که به عمد مبلغ کمتری به مشتری میدهد.
A person who gives back less money than they should.
- NOUN
example
معنی(example):
فروشنده در حال کمدادن به مشتری دستگیر شد.
مثال:
The vendor was caught shortchanging the customer.
معنی(example):
به مردم کمندادن نکنید؛ این ناعادلانه است.
مثال:
Don't shortchange people; it's unfair.
معنی فارسی کلمه shortchanger
:
شخصی که به عمد مبلغ کمتری به مشتری میدهد.