معنی فارسی short-listing

B1

کوتاه‌لیست کردن، فرآیندی است که در آن تعدادی از گزینه‌ها از میان یک مجموعه بزرگ‌تر انتخاب می‌شوند.

The process of selecting a smaller number of candidates from a larger pool for further consideration.

verb
معنی(verb):

To place something on a short list

example
معنی(example):

شرکت در حال کوتاه‌لیست کردن نامزدها برای موقعیت شغلی است.

مثال:

The company is short-listing candidates for the job position.

معنی(example):

پس از بررسی تمام درخواست‌ها، آنها شروع به کوتاه‌لیست کردن برای مصاحبه‌ها کردند.

مثال:

After reviewing all applications, they began short-listing for the interviews.

معنی فارسی کلمه short-listing

: معنی short-listing به فارسی

کوتاه‌لیست کردن، فرآیندی است که در آن تعدادی از گزینه‌ها از میان یک مجموعه بزرگ‌تر انتخاب می‌شوند.