معنی فارسی shrinky

B1

پلاستیک سرکج، نوعی پلاستیک که با گرما جمع می‌شود و به شکل‌های کوچک‌تر یا متفاوت تغییر می‌کند.

A type of plastic that shrinks when heated and is often used for crafts.

example
معنی(example):

من از پلاستیک سرکج برای ایجاد جا کلیدی‌های سرگرم‌کننده استفاده کردم.

مثال:

I used a shrinky plastic to create fun keychains.

معنی(example):

این ماده سرکج می‌تواند ذوب شده و سپس به شکل جدیدی درآید.

مثال:

The shrinky material can be melted and then reshaped.

معنی فارسی کلمه shrinky

: معنی shrinky به فارسی

پلاستیک سرکج، نوعی پلاستیک که با گرما جمع می‌شود و به شکل‌های کوچک‌تر یا متفاوت تغییر می‌کند.