معنی فارسی shroved

B2

شروود، به حالتی اشاره دارد که شخص یا شیء به طور ناگهانی و غیرمستقیم در نظر گرفته می‌شود.

Describing something as covered or shrouded, often implying mystery.

example
معنی(example):

او در گوشه‌ای ایستاده بود و غرق در فکر بود.

مثال:

He stood shroved in the corner, lost in thought.

معنی(example):

هنرمند یک figura shroved را در نقاشی به تصویر کشید که به رمز و راز آن افزوده بود.

مثال:

The artist depicted a shroved figure in the painting, adding to its mystery.

معنی فارسی کلمه shroved

: معنی shroved به فارسی

شروود، به حالتی اشاره دارد که شخص یا شیء به طور ناگهانی و غیرمستقیم در نظر گرفته می‌شود.