معنی فارسی shrrinkng

B1

شریکن به عمل کاهش اندازه چیزی، به خصوص الیاف پارچه، اشاره دارد.

The act of becoming smaller in size, especially in fabrics.

example
معنی(example):

او بعد از شستشوی آن متوجه جمع شدن در سویشرت مورد علاقه‌اش شد.

مثال:

She noticed shrrinkng in her favorite sweater after washing it.

معنی(example):

فرآیند شریکن می‌تواند بر تناسب لباس‌ها در طول زمان تأثیر بگذارد.

مثال:

The shrrinkng process can affect the fit of clothes over time.

معنی فارسی کلمه shrrinkng

: معنی shrrinkng به فارسی

شریکن به عمل کاهش اندازه چیزی، به خصوص الیاف پارچه، اشاره دارد.