معنی فارسی shuckings

B1

شکاف‌ها یا جدا کردن لایه‌های خارجی از محصولات غذایی مانند ذرت.

The act of removing shells or outer layers from food items.

example
معنی(example):

پوسته‌برداری ذرت می‌تواند شغل پرنشیبی باشد.

مثال:

The shuckings of corn can be a messy job.

معنی(example):

در طول جشنواره، پوسته‌برداری در غرفه‌های مختلف انجام شد.

مثال:

During the festival, the shuckings took place at various booths.

معنی فارسی کلمه shuckings

: معنی shuckings به فارسی

شکاف‌ها یا جدا کردن لایه‌های خارجی از محصولات غذایی مانند ذرت.