معنی فارسی shug
B1شگ به عمل بالابردن شانهها اشاره دارد که به معنی عدم تمایل به پاسخ یا نشانهای از عدم آگاهی است.
To raise one's shoulders as an expression of indifference or lack of knowledge.
- VERB
example
معنی(example):
او وقتی در مورد کار دشوار پرسیده شد، یک شگ (علامت منفی) کرد.
مثال:
He gave a shug when asked about the difficult task.
معنی(example):
او شانههایش را بالا انداخت گویی میخواست بگوید که نمیداند.
مثال:
She shrugged her shoulders as if to say she didn't know.
معنی فارسی کلمه shug
:
شگ به عمل بالابردن شانهها اشاره دارد که به معنی عدم تمایل به پاسخ یا نشانهای از عدم آگاهی است.