معنی فارسی side plate
A2بشقابی کوچک که معمولاً برای سرو غذاهای جانبی یا پیش غذا استفاده میشود.
A small plate intended for side dishes or bread.
- noun
noun
معنی(noun):
A plate used to serve the side dish.
معنی(noun):
The side dish itself.
example
معنی(example):
لطفاً از یک بشقاب کناری برای نان خود استفاده کنید.
مثال:
Please use a side plate for your bread.
معنی(example):
بشقاب کناری برای پیش غذاها عالی است.
مثال:
The side plate is perfect for appetizers.
معنی فارسی کلمه side plate
:
بشقابی کوچک که معمولاً برای سرو غذاهای جانبی یا پیش غذا استفاده میشود.