معنی فارسی side-winded
B1به معنای داشتن یک مسیر یا رویکرد که به سمت کناری میرود.
Describing something that is diverted or turned to the side.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جاده به سمت کناری پیچیده بود و رانندگی را دشوار میکرد.
مثال:
The road was side-winded, making it difficult to drive.
معنی(example):
رویکرد کناری او به مسئله بحث جدیدی را آغاز کرد.
مثال:
His side-winded approach to the problem sparked a new discussion.
معنی فارسی کلمه side-winded
:
به معنای داشتن یک مسیر یا رویکرد که به سمت کناری میرود.