معنی فارسی side-winding
B1حرکت یا مسیری که به صورت منحنی و کناری است.
Moving or turning in a sideward direction; not straight.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مار کناری به سرعت بین سنگها حرکت کرد.
مثال:
The side-winding snake moved quickly between the rocks.
معنی(example):
او از مسیر کناری در جنگل لذت برد.
مثال:
She enjoyed the side-winding path through the forest.
معنی فارسی کلمه side-winding
:
حرکت یا مسیری که به صورت منحنی و کناری است.
